بانو دکتر هایده شیرزادی – مدیرعامل شرکت بازیافت مواد و تولید کود آلی کرمانشاه

بدون ديدگاه

محیط زیست تنها کالایی است که نه وارداتی است نه صادراتی، محیط زیست را در محل و منطقه باید ساخت

 

دختربچه گیلانغربی دیروز که در میان محرومیت‌ها و محدودیت‌های زادگاهش گرفتار شده و از تحصیل و کار بازمانده بود، امروز بانوی متخصص کارآفرینی است که طرح‌های زیست‌محیطی‌اش تاکنون برای صدها نفر اشتغال‌زایی داشته است؛ بیش از ۱۰۰ مقاله تخصصی در کنفرانس‌ها و سمینارهای بین‌المللی ارائه کرده و مورد تقدیر قرار گرفته است.

دکتر هایده شیرزادی کسی است که نخستین طرح بازیافت پسماند کشور را در کرمانشاه با قطع کامل دفن زباله‌های شهری اجرا کرد و پس از آن ۷۰شهر و ۲۰۰روستای کشور با کمک و مشاوره وی این طرح را اجرا کردند. اخیرا نیز موفق شده است برای نخستین‌بار در کشور، سایت بازیافت نخاله‌های ساختمانی را در شهر کرمانشاه اجرا کند تا زمین و محیط‌زیست این شهر را از خطر بخش دیگری از آلاینده‌ها نجات دهد و با بازیافت و بازگرداندن آنها به چرخه مصارف عمران شهری، از تخریب منابع اصلی آن که کوه‌ها هستند جلوگیری کند.

وقتی از محیط‌زیست و آنچه ما انسان‌ها به سرش آورده‌ایم حرف می‌زند، لحن کلامش پرحرارت می‌شود. می‌گوید: «یک کره‌زمین و یک ایران داریم ولی آنقدر با آن بی‌مهریم که فرزند نامهربانی را می‌مانیم که با مادر خود بی‌مهری می‌کند. به‌سان آن فردی هستیم که بر سر شاخه نشسته بود و شاخه را از بُن می‌برید».

 

013

 

********

من اهل استان کرمانشاه هستم در شهر گیلانغرب متولد شده، دوران دبستان را گذرانده، با توجه به اینکه گیلانغرب در یک محیط بسیار بن بست قرار داشت و فاقد دبیرستان دخترانه بود لذا تمامی دختران پس از گذراندن دوران ابتدایی بر اساس شرایط و موقعیت درنهایت راه خانه داری را پیش گرفته، از کودکی علاقه داشتم ادامه تحصیل دهم به صورت متفرقه دوران دبیرستان را گذرانده سپس فوق دیپلم حرفه و فن برای معلمی را گذرانده، ۲سال معلم راهنمایی بودم.

به دلایلی امکان ادامه کار برایم دیگر ممکن نبود در واقع ممنوع از هر نوع شغل و فعالیت شدم بودم. لذا تصمیم گرفته عازم خارج از کشور شوم و در رشته کشاورزی تحصیل کنم.

در سال ۱۳۶۴ عازم آلمان شدم، ابتدا زبان آلمانی را یاد گرفتم چون مدارک تحصیلم در ایران برای ادامه تحصیل در آلمان مورد قبول قرار نگرفت. بنابراین در یک دبیرستان آلمانی ثبت نام کرده و دوباره دیپلم گرفتم و در رشته مهندسی کشاورزی بین المللی تحصیل کردم. با این هدف که وقتی به ایران برگشتم بتوانم تجربه‌هایم را در بخش کشاورزی نوین به کار ببرم، دانشگاه کاسل که من تحصیل می‌کردم. در آن زمان پیشرو علم کشاورزی ارگانیک، انرژی‌های نو بود، حتی اولین دانشکده محیط زیست آلمان در این دانشگاه شروع شد. طرح تفکیک پسماندهای آلی برای اولین بار در جهان زیر نظر اساتید دانشگاه کاسل انجام گرفت. از ابتدا که با این مبحث آشنا شدم با خود تصمیم گرفتم پس از اتمام تحصیلم در این خصوص برای وطنم تلاش کنم.

 

هایده-شیرزادی 1 012

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سال ۱۹۸۷ با همسرم آشنا شدم. ایشان کشاورزی را به پایان رسانده بود. خیلی اصرار کرد که ازدواج کنیم اما من اصلا در فکر و حال‌وهوای ازدواج نبودم؛ حتی با مرد ایرانی، چه برسد به اینکه آن فرد خارجی باشد، بنابراین موافقت نمی‌کردم و می‌گفتم من دختر ایرانی هستم و می‌خواهم به وطنم برگردم و آنجا زندگی کنم. اما رفته‌رفته دیدم یک انسان واقعی است و خوبی‌های زیادی دارد. سال ۱۹۹۱پیشنهاد ازدواجش را با یک شرط پذیرفتم؛ به ایران بازگردیم، اوهم پذیرفت.

یک‌روز به او گفتم یکی از ما دوتا باید از کارش دست بکشد، گفت که من از کارم دست می‌کشم چون در آلمان خیلی‌ها هستند که بتوانند کار مرا انجام دهند اما کار و هدف تو که برایش خیلی زحمت کشیده‌ای، باارزش‌تر و مهم‌تر است.»

همسرمیک متخصص است و سال‌هاست که به ایران آمده. نه از جایی حقوق می‌گیریم و نه ریالی بابت انجام این کارها به جیب‌مان می‌رود. همسر من از یک خانواده اصیل آلمانی است. آنها مزرعه‌ای دارند که ۷نسل است در آن زندگی و کار می‌کنند و درآمد حاصل از آن مزرعه و پارک انرژی‌اش را صرف هزینه‌های زندگی‌مان می‌کنیم.

طراحی سایت بازیافت و محوطه‌سازی‌ را همسرم انجام داده است و در این راه خیلی کمکم کرده. ما با هم تقسیم‌کار کرده‌ایم. هر کار و پروژه‌ای را که می‌خواهیم شروع کنیم همسرم بلافاصله ارتباطاتش را برای انتخاب تکنولوژی مناسب با آن کار شروع می‌کند و درباره‌اش مطالعه می‌کند. من مسیر را تعیین می‌کنم و او در موردش فکر می‌کند که ببیند چه کاری بهتر است انجام دهیم تا بهترین نتیجه را بگیریم. در بخش بازیافت هم ابتکارات زیادی به خرج داده و تا‌کنون صدها ابزار ابداع کرده است. هر کس دیگری جای او بود این ابزارها را ثبت می‌کرد ولی او فقط برای راحتی کار کارکنان دست به ابتکار می‌زند تا کار به راحت‌ترین و بهترین شکل ممکن پیش برود. یک متخصص آلمانی به ازای هر روزی که اینجا باشد فقط هزار یورو دستمزد می‌گیرد با وجود این دکتر ادموند لمپگز بدون چشمداشت اینجا کار می‌کند. اگر کمک‌ها و حمایت‌های مالی و فکری او نبود اصلا نمی‌توانستم با این همه مشکلات به تنهایی موفق شوم.

 

001

 

پس از اتمام تحصیل در رشته کشاورزی بین المللی در سال ۷۱ به ایران بازگشته، پیشنهاد طرح کمپوست کرمانشاه را به مسوولان استان کرمانشاه کردم. اما شرایط فراهم نبود و این موضوع را ضروری ندانستند، با مراجعه‌های مکرر به مسوولان استان نتیجه‌ای حاصل نشد. با خود فکر می کردم که مسوولان قوی نیستند و استدلال من ضعیف است. لذا تصمیم گرفته در رشته اکولوژی حفاظت محیط زیست (شاخص مدیریت پسماند) ادامه تحصیل داده تا بتوانم موضوع را بهتر توجیه کنم. در همان دانشگاه کاسل رشته اکولوژی حفاظت محیط زیست را به اتمام رسانده، تمامی تحقیقاتم را در خصوص مدیریت پسماند ایران تحقیق نموده، به این نتیجه رسیده که راه‌کارهایی که برای کشورهای درحال توسعه به عنوان مثال ایران مطرح می‌شود. فقط برای کشورهای صنعتی بوده و کاربرد آن بصورت عمومی برای ایران ممکن نیست، با اساتید دانشگاه که صحبت کردم، پیشنهاد کردند که موضوع دکترایم را در این خصوص تحقیق کنم.

پس از بررسی تحقیقاتم با توجه به اینکه شهرداری کرمانشاه هنوز آمادگی اجرای چنین طرحی را نداشته شهرهای دیگر از جمله تهران و شهرهای شمال که مشکل زباله داشت مراجعه کرده هدفم را توضیح داده اما هیچ میسر نگردید. به لحاظ اهمیت زیست محیطی موضوع برای ایران تصمیم گرفتم خود شروع  کرده، بنابراین در سال ۱۳۷۵ درخواست مجوز ساخت واحد بیوکمپوست را از صنایع استان کرده است. سرمایه من درواقع علمی بود، که کسب کرده بودم، علم را به ثروت یعنی سرمایه تبدیل کردن آسان نبود. شعار «خواستن توانستن است» همیشه همراه من بود. توانستم این موضوع را تا حدودی توجیه کنم. درخواست وام نموده با پیگیری های فراوان موفق به دریافت وام شده، سهم آورده را دانشم قبولاندم.

با پیگیری های فراوان در سال ۱۳۷۷ مسوولان وقت شهرداری کرمانشاه تصمیم به مشارکت در اجرای طرح گرفته و شرکت بازیافت مواد و تولید کودآلی کرمانشاه را راه‌اندازی و در سال ۱۳۸۰ بهره برداری از طرح را شروع کردم.

 

هایده-شیرزادی 5 هایده-شیرزادی 6 هایده-شیرزادی 7 هایده-شیرزادی 2 008 004

 

محیط زیست تنها کالایی است که نه وارداتی است نه صادراتی، محیط زیست را در محل و منطقه باید ساخت موضوع آلودگی زیست محیطی ناشی از دفن غیر اصولی پسماندها در تمامی شهرهای ایران مشکلی است که باید حل شود و یک ضرورت است.

اعتقاد داشتم و دارم اگر یک طرح موفق در این خصوص اجرا شود، دیگر شهرهای ایران این راه را ادامه خواهند داد، نه فقط ادامه کار برای من بلکه برای بسیاری از متخصصین دیگر در ایران فراهم خواهم شد.

بحث زباله یا واژه فارسی آن پسماند بسیار عمیق است، بپردازم انسان مصرف کننده برای هر فعالیت روزمره خود نیاز به مصرف اقلام از خوراک لوازم مصرفی کوتاه‌مدت، بلندمدت داشته درواقع انسان خود با زباله به دنیا می‌آید و به عنوان زباله هم دفن می‌شود. برای هر دوره و هر کالا و هر فعالیت هم مدیریت و برنامه ریزی و تکنولوژی خود را می‌طلبد، بنابراین بقای این بخش همراه با حیات ادامه دارد. درواقع چالش ها به فرصت تبدیل کردن.

چالش ها و موانع بسیار است. و همه ما می دانیم که بسیاری از فعالیت ها نیاز به آگاه سازی عمومی دارد. بخصوص محیط زیست. تعویض مدیریت ها و گاه عدم آگاهی و ندانستن مسوولان بزرگترین اهرم بازدارنده است. بوروکراسی یا اداره بازی ایران که دیگر جای خود را دارد. مهمتر از همه وقتی مجری و پیشنهاد دهنده هم یک زن باشد، باید چند برابر وقت گذاشت. به ویژه با این باورها که ما زنان نصف مردها حق داریم. ولی همه این مسایل نمی تواند مانع رسیدن به هدف باشد. تدابیر و ابتکاراتی می خواهد. نظامی می‌گوید: صبر و ظفر باهمند. امروز پس از سال‌ها طرح کرمانشاه به عنوان یک الگوی مثبت برای اکثر شهرهای ایران پذیرفته شده است.

روزی من یک نفره شروع کردم و حال به طور مستقیم در پروژه بازیافت کرمانشاه دهها نفر مشغول به کار هستند.

 

003 005 006 007 009 010

 

در مجموع سایر بخشهای مدیریت پسماند جمع آوری آموزش و … حدود ۷۰۰ شغل را در شهر ایجاد کرده ام. مطالعات مدیریت حدود ۶۰ شهر ایران را انجام داده یک تیم مهندسی از جوانان کرمانشاه را آموزش داده (حدود ۳۵ نفر) در حال انجام فاز مطالعاتی یا نظارت بر اجرای طرح های سایر شهرها هستند.

برای شهرها باید وقت های چند هفته ای تعیین کنم در حالی که زمانی هزاران «نه» را شنیدم، اما همواره هدفم را دنبال کردم و زن بودن را به عنوان مانع کار بهانه ندادم.

یادم هست یکروز مصاحبه داشتم پرسیدند: زمانی‌که در جلسه‌ها که اغلب تمامی مرد هستند، شرکت می‌کنم، چه احساسی دارم؟ به این موضوع فکر نکرده بودم پاسخ دادم من به عنوان زن یا مرد در جلسه‌ها شرکت نمی کنم، به عنوان یک متخصص حضور می‌یابم.

جمله ام را با شعر بزرگ فردوسی پایان می دهم که سرآغاز هر حرکتی است:

توانا بود هرکه دانا بود

ز دانش دل پیر برنا بود

 

برخی از افتخارات دکتر هایده شیرزادی:

 

– سال ۸۲؛ دریافت جایزه ملی محیط‌زیست

– سال‌های ۸۳و ۸۴؛ کسب جایزه شاخص مدیریت پسماند کشور به پاس نوآوری در اجرای طرح‌های مدیریت پسماند

– سال ۸۵؛ کارآفرین برتر ملی به‌دلیل فراهم‌کردن زمینه ۷۰۰شغل

– سال ۸۶؛ انتخاب به‌عنوان بانوی نخبه کشور، به پاس مطالعات علمی- کاربردی مدیریت پسماند ۷۰شهر و ۲۰۰روستا

به‌صورت منطقه‌ای در ایران و تلاش و نوآوری برای اجرای طرح‌های الگویی مدیریت پسماند

– سال ۹۴؛ کارآفرین نمونه و دریافت لوح تقدیر در همایش کارآفرینی و کسب و کار زنان در حوزه‌ی محیط زیست انجمن زنان کارآفرین

 

نوشتن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.